تبیان نوشت: در سال ۱۷۷۴، رمان «رنجهای ورتر جوان» از گوته با روایت خودکشی یک عاشق ناکام، موجی از خودکشیهای تقلیدی در اروپا به راه انداخت؛ پدیدهای که بعدها «اثر ورتر» نام گرفت.
در روانشناسی، به این نوع مرگ تقلیدی «خودکشی الگوبردارانه» میگویند؛ یعنی افزایش خودکشی پس از نمایش مرگ یک چهره واقعی یا خیالی معروف.
برای مثال پس از خودکشی رابین ویلیامز (بازیگر آمریکایی)، نرخ خودکشی در آمریکا ۹.۸٪ افزایش یافت. مرگ سولی (خواننده کرهای) باعث جهش خودکشی در زنان ۱۵ تا ۲۹ ساله شد. در هند، مرگ سوشانت سینگ راجپوت (بازیگر) باعث افزایش ۲۵٪ تماسهای اضطراری درباره افکار خودکشی شد.
اما گاهی خود ما، بیآنکه بدانیم، نقشآفرینان اثر ورتر میشویم؛ وقتی با یک پست، یک استوری یا بازنشر روایتی از خودکشی، ناخواسته بذر یک تصمیم مرگبار را در ذهنی بحرانزده میکاریم. آنچه ما از سر همدلی منتشر میکنیم، ممکن است در نگاه یک ذهن آسیبدیده نه تسکین، که تأیید باشد؛ تأییدی برای پایان دادن به رنج.
خواندن این مطالب را از دست ندهید: